آیه 104 سوره توبه

از دانشنامه‌ی اسلامی

أَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ

[9–104] (مشاهده آیه در سوره)


<<103 آیه 104 سوره توبه 105>>
سوره :سوره توبه (9)
جزء :11
نزول :مدینه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

آیا مؤمنان هنوز ندانسته‌اند که محققا خداست که توبه بندگان را می‌پذیرد و صدقه آنها را قبول می‌فرماید و خداست که بسیار توبه پذیر و بر خلق مهربان است؟

آیا ندانسته اند که فقط خداست که از بندگانش توبه را می پذیرد و صدقات را دریافت می کند؟ و یقیناً خداست که بسیار توبه پذیر و مهربان است.

آيا ندانسته‌اند كه تنها خداست كه از بندگانش توبه را مى‌پذيرد و صدقات را مى‌گيرد، و خداست كه خود توبه‌پذير مهربان است؟

آيا هنوز ندانسته‌اند كه خداست كه توبه بندگانش را مى‌پذيرد و صدقات را مى‌ستاند، و خداست كه توبه‌پذير و مهربان است؟

آیا نمی‌دانستند که فقط خداوند توبه را از بندگانش می‌پذیرد، و صدقات را می‌گیرد، و خداوند توبه‌پذیر و مهربان است؟!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Do they not know that it is Allah who accepts the repentance of His servants and receives the charities, and that it is Allah who is the All-clement, the All-merciful?

Do they not know that Allah accepts repentance from His servants and takes the alms, and that Allah is the Oft-returning (to mercy), the Merciful?

Know they not that Allah is He Who accepteth repentance from His bondmen and taketh the alms, and that Allah is He Who is the Relenting, the Merciful.

Know they not that Allah doth accept repentance from His votaries and receives their gifts of charity, and that Allah is verily He, the Oft-Returning, Most Merciful?

معانی کلمات آیه

تواب: بسيار توبه كننده. آن در قرآن، پيوسته صفت خدا آمده است، جز در آيه‏ «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ»‏ بقره: 222. توبه از بنده، برگشتن به سوى خدا و از خدا، برگشتن به سوى بنده است.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


أَ لَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ «104»

آيا ندانستند كه تنها خداوند از بندگانش توبه را مى‌پذيرد و صدقات را مى‌گيرد و اينكه خداوند، بسيار توبه‌پذير و مهربان است.

نکته ها

برخى از آنان كه در جنگ تبوك شركت نكردند، نزد پيامبر آمده و درخواست مى‌كردند كه توبه‌ى آنان را بپذيرد. اين آيه مى‌فرمايد: توبه‌پذير خداست، نه ديگرى، و صدقات و زكاتى كه به پيامبر و امام داده مى‌شود، در حقيقت گيرنده‌اش خداوند است.

چون پيامبر به فرمان خدا زكات مى‌گيرد، در حقيقت خدا زكات گيرنده است. نظير آيه‌ى بيعت: «إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ» «1» هر كس با تو اى پيامبر بيعت كند، گويا با خدا بيعت كرده‌است.

امام صادق عليه السلام فرمود: صدقه در دست فقير قرار نمى‌گيرد، مگر آنكه در دست خدا قرار گيرد. آنگاه اين آيه را تلاوت فرمود. «2»

از امام صادق عليه السلام سؤال شد كه آيا گرفتن زكات مخصوص پيامبر است يا بعد از آن حضرت نيز ادامه دارد؟ حضرت فرمودند: آرى، ادامه دارد. «3»

پیام ها

1- پيامبر خدا نيز حقّ توبه‌پذيرى ندارد، تا چه رسد به كشيش‌ها و مقامات كليسا. اين مقام، خاصّ خداست. «هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ»

2- پرداخت زكات، لازمه‌ى توبه‌ى واقعى است. يَقْبَلُ التَّوْبَةَ ... وَ يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ‌


«1». فتح، 10.

«2». تفسير برهان.

«3». تفسير نورالثقلين.

جلد 3 - صفحه 499

3- انقلاب درونى، مقدّم بر كمك‌هاى مادّى است. يَقْبَلُ التَّوْبَةَ ... يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ‌

4- توبه تنها پشيمانى نيست، به دنبال آن اصلاح و عمل لازم است. «يَقْبَلُ التَّوْبَةَ، يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ»

5- چون گيرنده‌ى صدقات خداست، پس با دلگرمى بدهيم و بهترين جنس را با بهترين شيوه بپردازيم. أَنَّ اللَّهَ‌ ... يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ‌

6- زكات، مالياتى اسلامى است كه از قداست برخوردار است، زيرا گيرنده‌ى آن خداوند است. «يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



أَ لَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ (104)

بعد از آن جهت تنبيه متخلفان تائب بر قبول توبه و صدقه و يا تحريص غير ايشان بر تو به عطاى صدقه مى‌فرمايد:

أَ لَمْ يَعْلَمُوا: (استفهام براى تنبيه است) آيا مى‌دانند اين تائبان و يا آنهائى كه توبه نمى‌كنند. أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ‌: بتحقيق خداى تعالى او است كه قبول مى‌فرمايد توبه را از بندگان خود. وَ يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ‌:

و فرا مى‌گيرد صدقه‌هاى ايشان را چون از خلوص نيت صادر گردد مانند كسى كه اخذ چيزى كند تا عوض آن رد نمايد.

نكته- قوله‌ «وَ يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ» مجاز است از رضاى خداى تعالى به آن و جزا دادن بر آن.

تحقيق- در آيه شريفه تنبيه فرموده به آنچه واجب است علم به آن، پس مخاطب وقتى رجوع نمايد به نفس خود، و فكر كند در آنچه تنبيه فرموده، دانا شود وجوب آن را؛ و فايده وجوب علم بنده به قول حق تعالى، توبه اخذ صدقات را آنست كه هرگاه بداند، هر آينه داعى شود به فعل توبه و اتيان صدقه و

ج5، ص 195

تمسك به آن و مسارعت به آن، و چيزى كه اين فايده عظمى دارد، واجب است علم به آن براى تحصيل فوز به ثواب و خلاصى از عقاب و عذاب.

شأن نزول‌ «1»- چون جماعت متخلفين را از ستون مسجد باز، و حق تعالى توبه و صدقه ايشان را قبول فرمود، منافقان طعن زدند كه اينان مثل ما بودند در تخلف، پس چگونه مسلمانان، ديروز با آنها مكالمه و مسائله نمى‌نمودند و امروز با آنها مختلطند؛ حق تعالى آيه شريفه نازل فرمود كه: آن كسانى كه طعن زنند، نمى‌دانند كه خداوند سبحان قبول توبه و صدقه فرمايد كه بر وجه اخلاص صادر شود. وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ‌: و نمى‌دانند كه بتحقيق خداوند سبحان او است بسيار توبه پذيرنده، مهربان بر توبه كنندگان، و بخشاينده به ايشان.

تنبيه- آيه شريفه تشويق و ترغيب بزرگى است نسبت به بندگان به توبه و صدقه. و اخبار بسيار نيز وارد است از جمله:

عياشى‌ «2»- از حضرت سجاد عليه السّلام: ضمنت على ربّى انّ الصّدقة لا تقع فى يد العبد حتّى يقع فى يد الرّبّ و هو قوله‌ «هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ».

و عنه عليه السّلام: انّه كان اذا اعطى السّائل قبّل يد السّائل فقيل له لم تفعل ذلك قال لأنّها تقع فى يد اللّه قبل يد العبد. «3» 2- قال عليه السّلام: «4» ليس من شى‌ء الّا وكّل به ملك الّا الصّدقة فانّها تقع فى يد اللّه قال الرّاوى اظنّه يقبل الخير او الدّرهم.

فرمود: ضامن هستم بر پروردگار خود اينكه صدقه واقع نشود در دست بنده تا آنكه واقع شود در دست قبول پروردگار، و اينست فرمايش‌ «هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ ...

وَ يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ».

و ايضا مروى است كه هرگاه عطا مى‌فرمود چيزى را به سائل، دست او را

«1» منهج ج 4 ص 324.

«2» تفسير عياشى ج 2 ص 108 حديث 118.

«3» تفسير عياشى ج 2 ص 108 حديث 117.

«4» تفسير عياشى ج 2 ص 108 حديث 117.

ج5، ص 196

مى‌بوسيد. جهت را پرسيدند، براى آنكه واقع شود در دست الهى پيش از وقوع در دست سائل.

و فرمود: نيست چيزى مگر آنكه موكل قرار داده به آن ملكى را مگر صدقه كه واقع شود در دست الهى. راوى گويد: يقين نمودم كه خداى تعالى قبول فرمايد خير يا درهم را.

3- در خصال- عن امير المؤمنين عليه السّلام اذا ناولتم السّائل شيئا فاسئلوه ان يدعوا لكم فانّه يجاب له فيكم و لا يجاب فى نفسه لانّهم يكذبون و ليرد الّذى ناوله يده الى فيه فيقبّلها فانّ اللّه تعالى يأخذها قبل ان تقع فى يده كما قال اللّه تعالى‌ «أَ لَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ» حضرت امير المؤمنين عليه السّلام فرمايد: هر گاه سائلى را چيزى داديد، درخواست دعا نمائيد از او، زيرا دعاى او براى شما مستجاب، و براى خودش اجابت نشود، به جهت آنكه ايشان دروغ گويند (شايد بر وجه تغليب باشد) و بايد آنكه مى‌رساند دست خود را به سائل، ببوسد دست خود را، زيرا خداوند عز و جل اخذ فرمايد صدقه را پيش از آنكه واقع شود در دست فقير، چنانچه فرمايد «أَ لَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ ...».

نكته- فايده لفظ «هو» حصر است «اى- لا يقبل التّوبة الّا هو» پس در آيه مبالغه است در وجوب علم به قبول توبه و اخذ صدقه، چه ايراد استفهام به دو معنى: يكى تقرير و تنبيه بر وجوب علم آنها به قبول حق تعالى توبه و اخذ صدقات را؛ دوم: به معنى انكار عدم علم آنها را وقتى كه التماس نمودند به پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله در اخذ اموال آنها. ايضا رديف آن به علم و اتيان به جمله مؤكده به آن و اداة حصر دال است بر آن، و اين غايت رأفت است به بندگان و نهايت رحمت به ايشان.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَكِّيهِمْ بِها وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ (103) أَ لَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ (104)

ترجمه‌

بگير از مالهاشان صدقه را كه پاك كنى آنها را و پاكيزه نمائى ايشانرا بآن و دعا كن براى آنها همانا دعاى تو آرامش است براى ايشان و خدا شنواى دانا است‌

آيا ندانسته‌اند كه خدا او است كه قبول ميكند توبه را از بندگانش و ميگيرد صدقه‌ها را و آنكه خدا او است توبه‌پذير مهربان.

تفسير

صدقه مالى است كه تبرّعا بغير دهند براى رضاى خدا و شامل ميشود زكوة و نذورات و كفارات و مطلق خيرات را و ظاهرا مراد در اين آيه زكوة است‌

جلد 2 صفحه 617

چون معمولا زكوة را والى اخذ مينمايد و ساير صدقات واجبه را خود صاحب مال بموردش صرف ميكند و در مستحبّات الزامى نيست و در اين آيه شريفه پيغمبر (ص) مأمور باخذ شده است علاوه بر آنكه ظاهر آيه آنستكه اين صدقه است كه در اموال آنها فرض شده است كه بايد گرفت و موجب تطهير و نموّ مال آنها است نه آنكه بر ذمّه آنها است كه بدهند مانند كفارات يا باختيار آنها است وجوبش مانند نذورات در هر حال ضمير مفرد در تطهّرهم محتمل است راجع بصدقه باشد چون آن موجب تطهير صدقه دهنده است از گناه و محتمل است راجع به پيغمبر باشد چون تطهير بگرفتن او حاصل ميشود و در هر حال صفت صدقه است يا جمله مستانفه و جواب امر نيست لذا مجزوم نشده و ضمير در تزكيهم مسلما راجع بآنحضرت است بملاحظه كلمه بها كه متعلق است بتزكيهم و راجع است بصدقه و تزكيه گفته‌اند مبالغه در تطهير است يا بمعنى نموّ و بركت دادن است در مال و نيز آنحضرت مأمور شده كه در موقع گرفتن صدقه دعا بفرمايد بصدقه دهندگان براى سكونت خاطر و اطمينان قلب آنها و خدا شنوا است دعاى پيغمبر (ص) را و دانا است به نيّات و اغراض ايشان و در مجمع نقل نموده كه وقتى قومى صدقه خودشان را نزد پيغمبر (ص) مى‌آوردند ميفرمود خدايا رحمت كن بر آنها و عياشى ره از امام صادق (ع) نقل نموده كه پرسيدند از آنحضرت كه آيا اين سنّت جارى است بعد از پيغمبر (ص) در باره امام (ع) فرمود بلى و در كافى از آنحضرت نقل نموده كه چون آيه زكوة نازل شد كه اين آيه است ماه رمضان بود پيغمبر (ص) فرمود منادى ندا داد كه خدا واجب نمود بر شما زكوة را مانند نماز در طلا و نقره و شتر و گاو و گوسفند و گندم و جو و خرما و كشمش و از ساير اجناس عفو فرمود و ديگر متعرض آنها نشد تا سال ديگر كه مردم روزه گرفتند و افطار كردند پس منادى آنحضرت ندا داد كه اى مسلمانان زكوة مالتان را بدهيد تا نماز شما قبول شود پس عمّال صدقه و خراج را مأمور وصول فرمود ولى قمى ره فرموده نازل شد وقتى رها شد أبو لبابة و مالش را براى تصدّق حاضر نمود و در آيه سابقه اشاره بمحلّ ذكرش شد و در آيه دوم اشاره شده است بآنكه خداوند صدقات را هم مانند توبه قبول ميفرمايد و عوض ميدهد و صرف اخذ پيغمبر (ص) نيست اگر مقرون بخلوص نيت شود چنانچه در توحيد از امام صادق (ع) نقل نموده كه اخذ بوجهى قبول است از خدا چنانچه فرموده است و يأخذ الصدقات يعنى قبول ميكند آنرا از اهلش و ثواب ميدهد بر آن و در

جلد 2 صفحه 618

كافى از آنحضرت نقل نموده كه خدا ميفرمايد هيچ چيز نيست مگر آنكه مأمور نمودم كسى غير خود مرا كه بگيرد آنرا مگر صدقه كه آنرا خودم بشتاب بدست خود مى‌گيرم حتى اگر كسى يك خرما يا پاره از آن را تصدق بدهد آنرا مانند بچّه اسب و شتر برايش تربيت ميكنم و روز قيامت مانند كوه احد و بزرگتر از آن باو مسترد ميدارم و عياشى ره از امام سجاد (ع) نقل نموده كه من ضامنم صدقه واقع نشود در دست بنده تا واقع شود در دست خدا و مراد از قول خداوند هو يقبل التّوبه عن عباده و يأخذ الصّدقات اين است و نيز از آنحضرت روايت شده است كه چون بسائل عطا مى‌فرمود دست او را ميبوسيد عرض كردند چرا اينكار را ميكنى فرمود براى آنكه صدقه واقع ميشود در دست خدا پيش از دست بنده و هر چيزى ملكى موكلّ قبض دارد مگر صدقه كه در دست خدا واقع ميشود راوى ميگويد گمان ميكنم او نان يا درهم را ميبوسيد و در كافى و عياشى ره از امام صادق (ع) نقل نموده كه پدرم وقتى تصدّق ميداد چيزيرا ميگذارد آنرا در دست سائل و بعد از او ميگرفت و ميبوسيد و ميبوئيد آنرا و بسائل مسترد ميفرمود و استفهام براى توبيخ است بر تهاون در اداء زكوة يعنى چرا نبايد بدانند فضل صدقه را كه بدست خدا ميرسد و قبول ميكند و عوض ميدهد تا تعجيل نمايند در اداء آن و اخبار در فضل و ثواب صدقه از حدّ تواتر زائد است و هفتاد قسم از بليّات و آفات را از صاحبش دفع ميكند و اداء زكوة مانند اقامه صلاة شرط قبول ساير اعمال است و از روايت سابقه معلوم شد كه شرط قبول نماز اداء زكوة است و اللّه اعلم.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


أَ لَم‌ يَعلَمُوا أَن‌َّ اللّه‌َ هُوَ يَقبَل‌ُ التَّوبَةَ عَن‌ عِبادِه‌ِ وَ يَأخُذُ الصَّدَقات‌ِ وَ أَن‌َّ اللّه‌َ هُوَ التَّوّاب‌ُ الرَّحِيم‌ُ (104)

آيا نميدانند اينكه‌ خداوند تبارك‌ و ‌تعالي‌ قبول‌ ميفرمايد توبه‌ ‌را‌ ‌از‌ بندگان‌ ‌خود‌ و ميگيرد صدقات‌ ‌را‌ و محققا خداوند تواب‌ ‌است‌ بسيار قبول‌ توبه‌ ميكند و مورد رحمت‌ ‌خود‌ قرار ميدهد.

أَ لَم‌ يَعلَمُوا ‌يعني‌ بايد بدانند و معرفت‌ داشته‌ باشند ‌که‌ خداوند ذات‌ مقدسش‌ جامع‌ جميع‌ صفات‌ كمال‌ و منزه‌ ‌از‌ جميع‌ عيوب‌ و نواقص‌ ‌است‌ و افعالش‌ تماما حسن‌ ‌است‌ و مطابق‌ حكم‌ و مصالح‌ ‌است‌ و نسبت‌ ببندگانش‌ كمال‌ لطف‌ و تفضل‌ و عنايت‌ ‌را‌ دارد

[چنانش‌ سر لطف‌ ‌با‌ ‌هر‌ تن‌ ‌است‌

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 104)- از آنجا که بعضی از گنهکاران مانند متخلفان جنگ تبوک به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله اصرار داشتند که توبه آنها را بپذیرد در این آیه به این موضوع اشاره می‌کند که پذیرش توبه، کار پیامبر نیست.

«آیا آنها نمی‌دانند که تنها خداوند توبه را از بندگانش می‌پذیرد» (أَ لَمْ یَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ).

نه تنها پذیرنده توبه اوست، بلکه «زکات و یا صدقات دیگری را (که به عنوان کفّاره گناه و تقرب به پروردگار می‌دهند) نیز خدا می‌گیرد» (وَ یَأْخُذُ الصَّدَقاتِ).

شک نیست که گیرنده زکات و صدقات یا پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و امام علیه السّلام و پیشوای مسلمین است و یا افراد مستحق، ولی از آنجا که دست پیامبر و پیشوایان راستین و افراد مستحقّ دست خداست گویی خداوند این صدقات را می‌گیرد.

در روایتی که از پیامبر صلّی اللّه علیه و آله نقل شده می‌خوانیم: انّ الصّدقة تقع فی ید اللّه قبل ان تصل الی ید السّائل «صدقه پیش از آن که در دست نیازمند قرار بگیرد به دست خدا می‌رسد»! حتی در روایتی تصریح شده که همه اعمال آدمی را فرشتگان تحویل می‌گیرند جز صدقه که مستقیما به دست خدا می‌رسد.

و در پایان آیه بار دیگر به عنوان تأکید می‌فرماید: «و خداوند توبه پذیر و مهربان است» (وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع